مصلحِ منصف؛ یادداشتی برای کریم مجتهدی
تاریخ انتشار: ۲۷ دی ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۵۳۸۰۶۸
به گزارش «مبلغ»- کریم مجتهدی اگرچه در تمام این دورانها، در مقام شارح، اندیشه حکما و فلاسفه شرق و غرب را برای فلسفهدوستان آسان و قابلباور کرد اما در دل این مقام، به فیلسوفی تبدیل شد که تلاش کرد تا تراز اندیشهورزی را بهعنوان مشی و مکتب فکری و عملی خود، در میان دانشجویان و دوستدارانش، ارتقا داده و از این روی، به جستاری معناشناختی در باب اهمیت فلسفه برسد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
این اندیشه در فیلسوفی که از حکمت پیشسقراطیان تا دوران وسطی و معاصر را شخم زده بود، خیلی زود، به بار نشست و در سطحی کلان متجلی شد. در میان شارحان بزرگ همدوره، کریم مجتهدی، یک استثنا بود. زودتر از آنها، به فلسفه کشیده شد و زیست ممتدی را با فلاسفه بزرگ دوره معاصر فرانسه تجربه کرد. علاوه بر این، تا توانست، خود را به فرهنگ و زبان آلمانی نزدیک کرد چرا که معتقد بود اگر زبان آلمانی و فرهنگ آنها را فرا نگیرید، نمیتواند به ریزجزئیات مبانی فلاسفهای چون کانت و هگل (که علاقه مبرمی به آنها داشت) اشراف پیدا کنید.
حال تصور کنید که چنین مختصاتی، در فرهنگ ایرانی غلیان یابد و زیرنظر متفکر بزرگی چون هانری کربن، رسالههایی از افضلالدین کاشانی را ترجمه کرد. بهقدری پرمایه بود که در جای درست خود ایستاد و هیچگاه رجحان چندانی میان فلسفه غرب و شرق قائل نشد. حتی معتقد بود که اروپائیان، قبل از رنسانس که سبب بازگشت آنها به تفکر یونان شد، متاثر از فلسفه ایران بودند و چهبسا اگر رنسانس محقق نمیشد این بازگشت به ریشه، شاید تا آن اندازه سریع و شگرف صورت نمیگرفت.
استاد اگرچه در تمام این سالها از دکارت، دوس اسکوتوس، لایبنیتس، هایدگر، ادریوس، ویکتور کوزن، لوتر، نیچه و حتی داستایوفسکی نوشت و تحلیل کرد اما ارادت ویژهای به کانت و هگل داشت. در بحث پدیدارشناسی، یک استاد تمامعیار بود که با خود میگفتی دیگر هیچ علامت سوالی در سختترین مبحث فکری هگل برای کریم مجتهدی وجود ندارد.
سرکلاس میگفت که بیشتر از همه، از کانت یاد گرفته است اما با او موافق نیست. مبانی کانت را از این حیث دوست داشت که جولان متدهای استعلایی در اندیشیدن بودبه شکلی ریشهای معتقد بود که تمام و کمال، داعیهدار اندیشههای هیچ فیلسوفی نیست و درواقع از هیچیک از آنها بت نساخت. اما دلش بیشتر با هگل و مخصوصا با کانت بود. سرکلاس میگفت که بیشتر از همه، از کانت یاد گرفته است اما با او موافق نیست. مبانی کانت را از این حیث دوست داشت که جولان متدهای استعلایی در اندیشیدن بود. شاید برای فیلسوفی در تراز مجتهدی، مهم باشد که در بحث اخلاق، علاقمند به اندیشههای کدام فیلسوف باشد. فلسفهدوستان در این بحث، شاید اخلاق دکارتی را بپسندند؛ فیلسوفی که هیچگاه رساله مستقیم و مجزایی در باب اخلاق نداشت و باید سیطره اخلاق را از اندیشه گسترده او یافت اما در این بحث، استاد، باز هم جانب کانت را میگیرد تا جایی که بارها عنوان کردند که اخلاق کانت، چیز دیگری است.
البته که سیطره دانش مجتهدی، همچنانکه اندیشههای غربی را میکاوید، از بنمایهای اسلامی و شرقی نیز برخوردار بود. اشراف بینظیری بر فلسفه اسلامی داشت و بیش از هر متفکر دیگری، علاقمند به اندیشههای شیخالرئیس، صدرالمتالهین و علیالخصوص شیخ اشراق بود. در این وادی، اگرچه شور و حرارت جوانی استاد سبب چنین گرایشی شده بود اما نمیتوان از نقش هانری کربن که در دورهای، تاثیر شگرفی بر وی گذاشت، چشمپوشی کرد. شاید مهمترین سیگنالی که نشان داد مجتهدی در کنار فلسفه غرب، علاقه بسیاری به اندیشه اسلامی دارد، همان شرح تفصیلی معروف او باشد که مقایسهای انطباقی میان افکار نوافلاطونیان متاخر با سنتهای اسلامی بود.
سخت است بخواهیم جایگزینی در اندازه کریم مجتهدی با آن زیست تجربی پرمایه و اندیشه مستقل مطرح کنیم. فیلسوفی که تا آخرین روز حیاتش، تشنه دانستن و اندیشیدن بود و هدف فلسفه را بالذات، آموختن میدانست. خود را با آن درجه بالای علمی، یک دوستدار علم میدانست و همواره بر تفکر بنیادین تاکید میکرد.
و امروز، کلاس درس او خالی است. فیلسوفی که ایستاده درس میداد، به شدت تابع نظم بود و بعد از ورودش، کسی را به کلاس راه نمیداد. او نعمت بزرگی بود که از دانشگاه، دانشجو و البته کهندیار فلسفه دریغ داشته شد و ما امروز زیر ساتور جبر روزگار، یک چنین اندیشمندی را به خاک میسپاریم.
بیشتر بخوانید: آخرین هشدارهای مرحوم کریم مجتهدی / فلسفه و تفکر در دانشگاه ها نیست شباهت بازگشت مسیح با ظهور امام زمان از نگاه هانری کربن برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1861882منبع: خبرآنلاین
کلیدواژه: کریم مجتهدی کریم مجتهدی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۵۳۸۰۶۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
داستانکهایی برای فلسفهورزی کودکانه
ایسنا/اصفهان «مجموعۀ ۱۵جلدی ادب ۱» با هدف تقویت تفکر و فلسفهورزی در کودکان روانه بازار نشر شد.
اگر از یُعد مخاطبشناسی به دنیای کتاب ایران نگاه کنیم، با نظرگاهی فراگیر اما غلط روبهرو میشویم که برای اصلاح آن باید کوشید. تصوری اشتباه در بین اکثریت جامعۀ کتابخوان ما وجود دارد مبنی بر اینکه کتاب خوب و باکیفیت را فقط در بین ناشران تهرانی میتوان یافت. این در حالی است که در شهرهای دیگر کشورمان نیز کتابهایی شایان توجه منتشر میشود، همانطور که ممکن است در میان انتشاراتیهای تهران نیز با کتابهایی بیقدر و ناقابل مواجه شویم.
«مجموعۀ ۱۵جلدی ادب ۱» یکی از آن آثار غیرتهرانی است که در عرصۀ غامض و هزارتوی کتاب کودک نگاشته شده است. این مجموعه یکی از تازههای نشر «یار مانا» از انتشاراتیهای اصفهان محسوب میشود و پدیدآورندگان آن هم خاستگاهشان به همین دیار بازمیگردد.
رضاعلی نوروزی، عضو هیئتعلمی گروه علوم تربیتی دانشگاه اصفهان، نویسندۀ اول و فاطمه داوری نویسندۀ دوم این اثر به شمار میآید. این مجموعه در اواخر سال ۱۴۰۲ شمسی با تصویرگری فائزه تقییار به جامعۀ کودکان ایرانی و البته پدر و مادرها، مربیان و مراقبان آنان تقدیم شده است.
این کتاب با توجه به اهمیت آموزشیاش در «کتابنامۀ رشد» به ثبت رسیده و رویداد ملی یارستان کودکستان نیز خواندنش را پیشنهاد داده است. این رویداد همواره سعی دارد تا کتابهای فاخر کودکانه را به جامعه معرفی کند.
جذابیت بصری و اهمیت چندجلدیبودن
اگر جلد هر کتابی نخستین دعوتگر خواننده به دنیای آن کتاب باشد، باید گفت «مجموعۀ ۱۵جلدی ادب ۱» با آن رنگینکمان شاد و سرزندۀ ۱۵رنگیاش موفق بوده است. بدون تردید، به تراکم محتوای نوشتاری بر روی جلد میتوان انتقاد کرد. بااینهمه، جذابیت بصری کتاب چه بر روی جلد و چه در صفحات مختلفش انکارشدنی نیست و به نظر میرسد، قدرت فراوانی در جلب رضایت مخاطبان اصلیاش، یعنی کودکان پیش از دبستان، داشته باشد.
جذابیت بصری کتابهای کودک صرفاً در جذب و کشش خواننده به مطالعۀ آن یا شنیدنش تأثیر ندارد. جاذبۀ تصویرگری هر کتابی میتواند کاملکنندۀ متن نوشتاری و در تقویت و تربیت بصری کودک نیز اثرگذار باشد. تربیت بصری کودک مانند هر مسئلۀ دیگری چون خوبشنیدن یا مهارتهای دستورزی دارای اهمیت است و نباید دستکم گرفت.
«مجموعۀ ۱۵جلدی ادب ۱» در کنار این ویژگیهای ظاهری، بهخاطر مجموعهبودن یا چندجلدیبودنش نیز درخور اعتناست. امروزه، اهمیت خرید کتابهای دنبالهدار و تأثیر آنها بر کتابخوانشدن کودکان و تبدیلشدن فرهنگ کتابخوانی به برنامۀ ثابت روزمرهشان بر کسی پوشیده نیست.
اگر کتاب و شخصیتهای یک مجموعه برای کودکی جاذبه نداشته باشد، بحثش جداست، اما اگر جلد نخست یک کتابِ مجموعهای تأثیر کافی و لازم را بر کودک بگذارد، دیگر پدر و مادر مجبور نیستند که مدام برای تهیۀ کتاب و خواندن یک اثر از سوی بچهشان به تقلا بیفتند، بلکه خود کتاب مشوق کودک است تا از جلدی به جلد دیگر سفر کند و غرق در جهان داستانی شخصیت یا شخصیتهایی شود که بهراستی برایش جاذبه دارند. در اینجا میتوان «مجموعۀ ۱۵جلدی ادب ۱» را در مقام نمونهای موفق از کتابهای دنبالهدار و گیرا معرفی کرد.
لذت غرقه در کشمکشهای خرگوش کوچولو
اما محتوای این کتاب و به بیانی هر ۱۵ جلدش را میتوان به دو بخش اصلی تقسیم کرد. بخش نخست آن داستانکی شیرین و لذتبخش در ۹ یا نهایتاً ۱۲صفحه است. هر دفعه شخصیت اصلی کتاب، یعنی خرگوشِ کوچولو، بازیگوش، شوقمند، کمتجربه و با اشتباهات کوچک و بزرگ در یک موقعیت زنده و واقعی قرار میگیرد. در چنین موقعیتی کودک پیش از دبستان، یعنی مخاطب اصلی کتاب، میتواند همدلانه به آن بنگرد و با اتفاقاتش و شخصیت اصلیاش همذاتپنداری کند. گفتنی است که نثر این داستانها بر اساس قواعد شکستهنویسی فارسی تنظیم شده است.
بههرروی، کودک در دریای این مجموعه نهتنها میتواند خویشتن را در جایگاه خرگوش کوچولو تصور کند و بر آموختههایش برای رویارویی با مسائل زنده و جاری زندگی بیفزاد، بلکه قادر است خانواده، بهطور مشخص مامان و بابای خود و همچنین دوستان و دیگر شخصیتهای فرعی هر داستانک را در موقعیتی از زندگی راستین ببیند.
این مسئله کودک را با فکر و ایده و دغدغههای بزرگترها یا گروههای همسالش در لایههای مختلف داستان آشنا میکند؛ در حالی که همین آشنایی ممکن است در وضعیت جاری و ساری زندگی روزمره ممکن نباشد. با توجه به موشکافی شخصیت خرگوش کوچولو در هر داستان و ترسیم آرزوها، ترسها و بهطورکلی جهانبینی او این مسئله برای بزرگترها نیز مفید است تا بتوانند از زاویۀ این داستانها دنیای کودکان را بشناسند، این شناسایی در وضعیتهای زنده و پویای زندگی بههردلیلی ممکن است میسر نشود.
ابتدای هر داستانک از دل روابط خرگوش کوچولو با خانواده و دیگر اطرافیانش مسئلهای مطرح میشود که پیوندی نزدیک با چالشهای روزمرۀ یک کودک دارد. پس از پشتسرگذاشتن رویدادها و کنش و واکنشهای متعدد، در خاتمه به کودک نشان میدهد که راه گذار از کشمکش یادشده در سرآغاز داستان و به عبارتی رفع آن مسئله برای رسیدن به وضعیت مطلوب، چگونه محقق میشود. بنابراین، کتاب در دل فرازوفرودهای داستانی، به زبانی ساده و بهطور غیرمستقیم چگونگی مقابلۀ کودک با کشمکشهایش را به تصویر میکشد.
برای نمونه، در جلد یازدهم و موسوم به «کتاب سبزک» با خرگوش کوچولویی روبهرو میشویم که شلخته و بینظم است. بهخاطر این موضوع، هم خودش و هم دوروبریهایش با مشکلاتی روبهرو شدهاند. مثلاً پای مامان خرگوش بهخاطر اسباببازیهای بچهاش که وسط اتاق ریخته است، آسیب میبیند. خود خرگوش کوچولو در موقعیتی ضروری نمیتواند کلاهش را پیدا کند و کتاب دوستش را وقتی به امانت میگیرد، در شلوغی و درهمبرهمی اتاقش گموگور میکند.
این چالشهای پیش رو بهمرور کودک را از این مسئله آگاه میکند که نظمداشتن و مرتببودن چه اهمیتی دارد و چقدر نتایج و پیامدهای مثبتش کمککننده است، البته بدون اینکه نویسندگان مستقیم به زبان بیاورند که منظم باش یا منظمبودن خوب است. دو داستاننویس فقط سرانجامِ بینظمی و نظم را نشان میدهند. اما این پایان داستان نیست.
تقویت تفکر و نهادینهشدن تعلیم و تربیت
پس از آمدن داستانکی در نیمۀ اول کتاب، به بخش دوم آن یعنی تمرینها وارد میشویم. این تمرینها و بازیها تعدادشان بین ۱۰ تا ۱۱ مورد است. و مخصوص اجرای دو نفرۀ کودک و یکی از والدین یا خانوادگی و برای خانه طراحی شدهاند. هرچند بر اساس یک فهرست راهنما که خود نویسندگان در کتاب ارائه کردهاند، میتوان در هر تمرین یا بازی تغییراتی ایجاد کرد تا در محیطهایی دیگر مانند، مهدهای کودک، پیشدبستانیها، خانههای بازی و... اجرایی باشند.
اهمیت بخش دوم کتاب این است که از طریق طرح یک پرسش یا پیشنهاد یک بازی و تمرینهای دیگر، هدف مهمی که در قسمت اول و بهصورت داستانی بیان شده بود، اکنون چند دفعه و از راهها و جنبههای مختلف از نو خودنمایی میکند. این تمرینها گاهی بسیار سادهاند و از طریق پرسش و پاسخ بین والدین و کودک رخ میدهند.
اما گاهی از نظر فکری و قوۀ خیالپردازی به قلمرویی پیچیدهتر وارد میشوند و گاهی برای اجرایشان به برخی از ابزارها نیاز است. بدیهی است که این تمرینها از ساده به دشوار ذکر شدهاند و همگی در حد توان کودکان پیشدبستانی هستند. اهمیت اساسی این تمرینها آن است که یک ویژگی مثبت را را در ذهن کودک نهادینه میکنند و همین سبب میشود که انتظار ظهور و بروزش را در عمل وی هم داشته باشیم. در جلد یازدهمی که ذکر شد، «نظمداشتن» همان ویژگی مهم و ارزشمند است.
قسمت تمرینی «مجموعۀ ۱۵جلدی ادب ۱» خواننده را بیش از بخش نخست به تفکر وامیدارد و به قلب ماجراها میبرد. این تمرینها گاهی با تحرک نیز همراه هستند که میتواند جنبۀ مثبت دیگری از بخش دوم کتاب باشد. این قسمت موقعیت خوبی فراهم میآورد که مادر و پدر یا دیگر نزدیکان کودک وقتشان را در کنار هم بگذارنند.
شکی نیست که اجرای آنها در محیطهایی مانند پیشدبستانی بر افزایش مهارتهای کودک در جمع و کارهای گروهی خواهد افزود. این تمرینها از این جنبه نیز که دانشآموزمحور یا کودکمحور هستند، دارای اهمیت بسیار است. در دنیای امروز، همه میدانند که آموزش و پرورش معلممحور و متکی بر گفتار و سخنرانی و نصیحت راه به جایی نخواهد برد.
بر اساس ویژگیهایی که گذشت، باید گفت «مجموعۀ ۱۵جلدی ادب ۱» کتابی نیست که با آن کودکانمان را خواب کنیم. این ۱۵ جلد برای بیداری کودک و همچنین آگاهکردن والدین و دیگر همراهان اوست. کتاب اگر از مسیری درست به کودک ارائه شود، فرصتی فراهم خواهد آورد که بازتاب تأثیرات مثبتش را باید در رفتارهای کماشتباه، هوشمندانه و رو به تعالی و ترقی کودک دید.
در پایان، اسامی این مجموعۀ ۱۵گانه به ترتیب جلد ذکر میشود: «خرگوش کوچولو و کفشهای نو»، «خرگوش کوچولوی زرنگ»، «سلام خرگوش کوچولو»، «تولد برفی»، «دوست تازه»، «خرگوش کوچولو و ظرف هویج»، «عروسک خرگوش کوچولو»، «خرگوش کوچولو و آهوی دورهگرد»، «این یک راز است»، «خرگوش کوچولوی حواسپرت»، «کتاب سبزک»، «پشمالوی عصبانی»، «خرگوش پرحرف»، «درس بزرگ سبزک»، «مغازهی پر از خوراکی».
انتهای پیام